نه ب یاد تو نشستم، زیر قطره های بارون..

ساخت وبلاگ

سرم درد می کنه و تمام کارهایی ک دارم می کنم در جهت بدتر شدنشه.. همین ک لپ م رو شکمم، نور این صفحه، اسکرول داون کردن صفحه ی ورد آنسد برای دیدن عکسایی ک انگار بخاطر من گرفته شدند،..

بی تو ی سیاوش رو تکراره. گم شدیم تو غربت غریبه ها، آخر اون همه لبخند و سرور، چشم پر حسادت زمونه بود..

هوا ابریه، تاریک..

هیچ صدایی از بیرون این پنجره ها نمیاد. همه ی  دنیا خوابن. نیمی فاکد. نیمی رها.

حال حرف زدن ندارم پس تند تند تایپ می کنم ک زمان بگذره. زمان بگذره و حرف نزنم. و حرف نشنوم. پتانسیلش رو ندارم. استعدادشو.. ک مثل اون باشم. مثل اون ها.

عشق یعنی ب تخم ماهی ها.....
ما را در سایت عشق یعنی ب تخم ماهی ها.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fanew08 بازدید : 193 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 16:53