Don`t try to fix me

ساخت وبلاگ

ما، تنها رنجی ک از در رنج نبودن می بریم، رنجِ ناآشناییِ! مفهومی تازه از غربت. عجز در برابر موقعیتی کاملا نو. و منظور از ما، ماست. همین مایی ک اینجا و اونجا جسته و گریخته از اندوه می نویسیم. همین مایی که من مثل قطره ای از دریا، تنها یکی از اون بینهایت ب دیوار خورده ها هستم.

این چند روز، این بی حسی ها، این چیزی برای هزاربار تکرار کردنش و سلیلکویی ای بی توقف درباره ش نداشتن، این خلاء،.. ترسناک تر از اونِ ک فکر می کردم. در ناپایداری این بی رنگی شکی نیست اما همیشه فکر می کردم جور دیگه ای خواهد بود. حداقل این چندروز رهایی طعمی خواهد داشت اما این ملسی تهوع آور بوده..

مقاومت بی فایده ست. در هم میشکنه . صد تا آهنگ پلی می کنم تا مارینا رو بیدار کنم. مارینای درونم. ب هر آهنگ سی ثانیه فرصت می دم و تو این ثانیه ها ب تغییر ریتم نفس کشیدنم دقت  می کنم. ب دنبال پیدا کردن تغییری در حرکات تکراری قفسه ی سینه م. بیدار شو..

hello, I`m your mind

giving you someone to talk to

و اندوهِ آشنا بیدار میشه..

عشق یعنی ب تخم ماهی ها.....
ما را در سایت عشق یعنی ب تخم ماهی ها.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fanew08 بازدید : 220 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:42